پی نوشتی بر پرسش
پی نوشتی بر پرسش
درباره ی اعتراض ثالث
علی صابری
با سپاس از همکارم دکتر مصطفی کاظمی. دیدگاهی را پیش نهادند که آن را در قالب بسته شنیداری پیشکش خواهم کرد.
با سپاس از همشاگردی ام در دانشکده حقوق دوره کارشناسی، جناب آقای ماشاالله (حسین) بیضایی.
با سپاس از همکاری که شوربختانه نامشان را نمیدانم اما همیشه مایه ی پشت گرمی و دلگرمی بوده وهستند.
با سلام سوال اخیر شما عالی است بنظر اعتراض ثالث باید قبول شود بدین صورت که اگر فردی در دعوی احدی از خوانده ها باشد و بر علیه او قرار عدم استماع دعوی صادر شود لیکن در همان دادنامه دادگاه در ماهیت ملک متعلق به او را متعلق به خواهان اعلام نماید و حکم به تحویل ملک مزبور بر علیه سایر خواندگان صادر شود خوانده اول چون برایش فقط قرار صادر شده می تواند بر علیه حکم که در ماهیت به ضررش است اعتراض ثالث طرح نماید نه ؟؟؟ اگر او بتواند معترض شود در مورد پرونده شما هم خوانده 2 مالکیت متفاوت از هم داشته در بخشی حکم صادر شده و به علت مشاع بودن ملک اگر حکم در مورد کل ملک است ، فرد مزبور می تواند معترض باشد ؟؟؟ دکتر جان محبت کنید مرا هم در جریان پاسخ سایرین قرار دهید ممنونم همیشه سلامت باشید
با عرض سلام و ادب ، اگر می بینیم که علی رغم وجود قانون در 90% مسائل و مشکلات ، باز هم اختلاف نظرهای متعدد و حق کشی ها ناصواب در برخی از آراء وجود دارد بنظر حقیر عمدتاً ناشی از عدم ( توجه ) حقوق دانان به خصوص اساتید و وکلای دادگستری است نه ؟ حضرتعالی علی رغم محدودیت ها باز هم عملا هزاران بار بیشتر از سایرین حداقل در بر ملا کردن عیب ها قدم بر داشته اید ضمن تشکر و قدر دانی از زحمات شما ، بهتر نیست که اختلاف نظرها و مسائل و آراء تخصصی حقوقی که واقعاً تضییع حق صورت گرفته یا نگرفته در یک سایت جداگانه ( با قابلیت اعلام نظر ) بصورت آزاد در معرض نقد اساتید و وکلا قرار دهید ( البته اگر همکاری نمایند ! ) که نتیجه و راه حل متعارف و معقول قضیه ، روشن و کشف شود اگر موفق شوید ( که خواهید شد) اقدام شما معادل قدم زدن انسان در ماه است و حتی اگر موفق هم نشوید باز راه را برای دیگران باز می کنید و خود این امر موفقیت است آرزوی موفقیت
با سپاس از مرتضی قیصری
سلام و درود
بنظرم ثالث تلقی شدن باید به داشتن یا نداشتن حقی بیان شده یا نشده نیست بلکه ثالث بودن در برابر فرایند دادرسی است و از حیث حضور یا عدم حضور اعم از ارایه لایحه،ابلاغ واقعی ،اعلام وکیل و… .
به عبارتی شخص بیگانه از دادرسی بوده ولی حقی داشته در محکوم به.
بنظرم با وجود نهادهایی مثل تقابل و یا دعوای اضافی این حق میتوانست احیا گردد .
شاید در این حالت طرح دعوی جدید صورت گیرد.